جنبش رسش

ایجاد بصیرت

جنبش رسش

ایجاد بصیرت

خلقت پنج تن و شیطان

مراد از این که می گویند خلقت پنج تن ال عبا از نظر نوری و روحی مقدم‏بوده است بر خلقت حضرت ادم چیست؟

خلقت یک نوع تقدم و تاخرزمانی دارد که مثلاش ابن سینا قبل ازملاصدرا بوده و... نوع دیگر تقدم و تاخر در خلقت مربوط به درجه و مقام مخلوقات است که نسبت به اهمیت آن ؤ از نظر رتبه ؤ زودتر آفریده شده‏اند؛ از همین رو نور پنج تن قبل از آدم آفریده شده است. برای مثال کسی می‏خواهد خانه‏ای بسازد؛ آنچه در آغاز در ذهن او نقش می‏بندد اطاق‏ها و دیگر عرصه‏های مورد نیاز خانه است؛ در مقام فکر و اندیشه اول غایات و هدف‏ها در ذهن تجلی می‏شوند، آن گاه مقدمات وتمهیدات؛ ولی در مقام عمل اول مقدمات را باید فراهم کرد، باید مصالح تهیه کرد، زمین را حفر کرد و... تا نهایتاش ساختمان مورد استفاده قرار گیرد.چون انوار خمسه از عمدهعنایات خلقت و سرآمد آن هستند، در مقام نور و علم الهی و رتبه وجودی (نه زمان وجود) پیش از همه حضور یافته‏اند و بقیه متاخر ازآنها و هو العالم.
و در حدیثى از امام صادق- علیه‏السلام- آمده است که:
 «جز خدا هیچ نبود، پس خداوند پنج نور را از جلال و عظمت خود آفرید و براى هر یک از آن انوار، اسمى از اسماى الهى بود. خدا «حمید» است و این اسم در محمد- صلى اللَّه علیه و آله- ظهور یافت. خدا «اعلى» است که در امیرالمؤمنین على- علیه‏السلام- ظهور یافت. و براى خدا «اسماى حسنى» وجود دارد که نام حسن و حسین- علیهماالسلام- از آن اسماء مشتق است. و از اسم «فاطر» او، نام زهراى اطهر، فاطمه اشتقاق پیدا کرد پس وقتى که آن انوار را آفرید، اینها را در میثاق قرار داد، پس در طرف راست عرش جا گرفتند. و خدا فرشتگان را از نور آفرید پس وقتى که فرشتگان به این انوار نظر کردند، امر و شأن اینها را بزرگ شمردند و تسبیح را (از آنها) فراگرفتند و این مطابق با گفته‏ى فرشتگان است که در قرآن آمده است: به حقیقت ما (در انتظار اوامر الهى در تدبیر عالم) صف کشیده‏ایم. و به راستى ما تسبیح کننده‏ایم، و آن هنگام که آدم- علیه‏السلام- را آفرید آدم به سوى این انوار از طرف راست عرش با دقت نظر نموده عرض کرد: اى صاحب اختیار من! آنان کیستند؟ خداى متعال در پاسخ فرمود: اى آدم! آنها برگزیدگان من و خواص من هستند، اینها را از نور عظمت و بزرگى‏ام آفریده‏ام و از اسمهاى خودم اسمى را براى اینها برگرفتم، پس عرض کرد: اى پروردگارم! به حقى که تو بر اینها دارى اسمهاى اینها را به من بیاموز، پس خداى متعال فرمود: اى آدم! این اسمها نزد تو امانت باشد (که) سرّ و رازى از راز من است. غیر تو نباید بر آن آگاه شود جز به اذن من، عرض کرد: پروردگارم قبول کردم. خداوند پس از گرفتن این پیمان، اسمهاى آنها را به آدم- علیه‏السلام- تعلیم داد. و به فرشتگان عرضه کرد، هیچ کدام به آنها عالم نبودند، پس در پاسخ قول خداى متعال که فرمود: مرا از نامهاى اینها خبر دهید اگر راست مى‏گویید، عرض کردند: منزهى تو! براى ما علمى نیست جز آنچه به ما آموخته‏اى. همانا تو عالم و داراى حکمتى. (آنگاه خداوند) فرمود: اى آدم! فرشتگان را به اسمهاى آن انوار خبر ده، پس وقتى که اینها را به اسماء خبر داد، فرشتگان دانستند که این مطلب (در نزد آدم) به امانت گذاشته شده و آدم به سبب آگاهى از آن، فضیلت و برترى یافته است. سپس امر به سجده‏ى آدم- علیه‏السلام- شدند؛ زیرا که سجده‏ى ملائکه، فضیلتى براى آدم و عبادت براى خداى متعال بود. چون که سجده ملائکه، سزاوار آدم بود»
روایات بسیاری از کتب معتبر رسیده که نور پنج تن

( محمد«ص» ، علی ، فاطمه ، حسن و حسین «ع» ) قبل از تولدشان وجود داشته و آدم و نوح و ابراهیم و موسی و . . . در حوادث شدید و خطرها ، پنج تن آل عبا را در درگاه خداوند واسطه قرار می دادند .

در کتاب ادریس پیامبر آمده : حضرت ادریس روزی به یاران خود رو کرد و گفت : روزی فرزندان آدم «ع» در حضور او درباره ی بهترین مخلوقات خدا بحث کردند ، بعضی گفتند پدر ما آدم بهترین مخلوق خداست ، چرا که خدا اورا با دست قدرتش خلق کرد و روح منسوب به خود را در او دمید و به امر او ، فرشتگان به عنوان احترام آدم ، آدم را سجده کردند و آدم را معلم فرشتگان خواند و او را خلیفه ی زمین قرار داد و اطاعت او را بر مردم واجب نمود .

عده ای گفتند نه ، بلکه بهترین مخلوق خدا ، فرشتگانند که نافرمانی از خدا نمی کنند و همواره در اطاعت خدا به سر می برند ولی حضرت آدم «ع» ترک اولی کرد و خداوند او و همسرش را از بهشت بیرون نمود ، گرچه توبه او را پذیرفت و او را هدایت نمود و به او و فرزندان مؤمنش وعده ی بهشت داد .

گروه سوم گفتند : بهترین خلق خدا ، جبرئیل است که در درگاه خدا امین وحی می باشد .

گروه دیگر سخن دیگری گفتند و بگو مگو زیاد شد ، تا اینکه حضرت آدم «ع» در مجلس حاضر گشت ، پس از اطلاع از ماجرا به آنها فرمود :

 فرزندانم ! آن طور که شما فکر می کنید ، درست نیست . وقتی خداوند مرا آفرید و روحش را در من دمید بلند شدم و نشستم در حالی که به عرش خدا می نگریستم ناگهان پنج نور در نهایت شکوه و کمال و درخشش دیدم که غرق در انوار آنها شدم .

عرض کردم : خدایا این پنج نور کیستند؟ فرمود : این پنج نور ، نور اشرف مخلوقات اند ، اینها بابهای رحمت من و واسطه های بین من و مخلوقاتم هستند و اگر اینها نبودند تو را و آسمانها و زمین و بهشت و دوزخ و خورشید و ماه را نمی آفریدم .

عرض کردم : خدایا نام اینها چیست ؟ فرمود : به عرش بنگر ، وقتی نگاه به عرش کردم این نامهای پاک را یافتم : (( بارقلیطا ، ایلیا ، طیطه ، شبر ، شبیر .یعنی محمد «ص» ، علی ، فاطمه ، حسن و حسین «ع» ))

در آیه ی 37 سوره ی بقره می خوانیم :( فتلقی آدم من ربه کلمات فتاب علیه) ؛ (( پس از ترک اولی که از آدم «ع» سرزد و او و همسرش از بهشت رانده شدند ، آدم «ع» توبه کرد و از پرودگار خود کلماتی دریافت و با آنها توبه کرد و خداوند توبه اش را پذیرفت )) .

از ابن عباس نقل شده از پیامبر «ص» سؤال شد منظور از این «کلمات» چیست که آدم آن را در درگاه خدا واسطه قرار داد ، فرمود : (( آدم ، خداوند را به حق محمد «ص» و علی و فاطمه و حسن و حسین «ع» یاد نمود و درخواست کرد و خداوند توبه اش را پذیرفت )) .



خلقت شیطان

خداوند سه گونه موجود عاقل و با شعور آفریده : یک نوع در آسمان ها هستند که همان فرشتگان اند و از نور به وجود آمده اند که شهوت جنسى و خور و خواب و شهوات دیگر ندارند؛ گناه از آنان سر نمى زند، تسلیم محض ‍ پروردگار مى باشند و یک لحظه نافرمانى او را نمى کنند، خلقت آنها جلوتر از جن و انس بوده .
نوع دیگر؛ انسان است که خداوند متعال او را با دو دست قدرت خود پدید آورد و ملائکه بر او سجده کردند و استاد آنان شد، هم عقل و هم شهوت در وجودش گذاشت ، و از خاک و آب به وجود آمده است .(27)
نوع سوم ؛ نژاد جن است که خداوند ایشان را از آتش بى دود(و باد) پدید آورد، و مثل انسان عقل و شهوت به آنها داده شده است . خلقت جن قبل از خلقت آدم و هم زمان با خلقت نسناس بوده است . خداوند درباره خلقت آنان چنین فرموده :
والجان خلقناه من قبل من نار السموم
((ما طایفه جن را قبل از انسان از آتش گرم و سوزان - و شعله ور بدون دود - آفریدیم )).(28)
همان طور که خداوند، نخست آدم علیه السلام را خلق نمود و همسرش ‍
((حوا)) را بعد از او از جنس خودش آفرید، پدر جن ها هم که ((مارج )) نام داشت از آتش و سپس همسرش ((مارجه )) را نیز از او خلق نمود. ((مارج و مارجه )) با هم ازدواج کردند ((جان )) متولد شد و فرزندان ((جان )) دو طایفه شدند، یک طایفه ، همان جن ها که در میان آنان ، هم مؤمن پیدا مى شود و هم کافر؛ طایفه دوم ؛ شیاطین شدند که پدر بزرگشان ((ابلیس )) مى باشد. ابلیس یکى از فرزندان جان است .


اگر خواهان مطالب بیشتری هستید به لینک های زیر مراجعه کنید


شیطان اولین کسی که...

شیطان،شیطان شد!!!!!!!!!............


چر خداوند شیطان را آفرید

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد